جشن عروسي به يادماندني
چند روز پیش رفته بودیم جشن عروسی یکی از فامیلامون که خیلی بهمون خوش گذشت .آوینا از لحظه ورودمون به تالار شروع به بازی کرد و بعد از شام ستاره مجلس شد. برخلاف عروسیهای قبلی که مدام دنبال نینی ها میرفت یا بغلم بود اینبار دخمله شروع به رقصیدن کرد و اینقدر بامزه نای نای می کرد که سوژه موبایلا و دوربینا شده بود حتی فیلمبردار مجلس. جالب اینکه در حال نای نای به همه جای تالار می رفت و منم طبق معمول به دنبالش . الهی مامان فداش بشه همه به شوخی می گفتن خونه رفتی به پاهاش پماد بزن تا راحت بخوابه . عسل مامانی حتی اجازه نداد تو اين شب زيبا و به ياد ماندني یه عکس ازش بگیرم........ عكس پرنسسم قبل از عروسي ...
نویسنده :
مامان ليلا
7:30