آويناآوينا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

آوينا عشق مامان و بابا

ماجراي جشن تولد

از چند ماه قبل واسه تولد آوینا برنامه ریزی کرده بودم و سعی داشتم خاطره ای زیبا از اولین سال تولدش واسمون به یادگار بمونه اما متاسفانه نشد و ناراحت کننده تر اینکه دلیلش بیماری دخترم بود . مشغول آماده کردن تزئینات ، لباس و غذا و... بودم که دقیقا پنج روز قبل از تولد آوینا تب کرد و تو این چند روز مدام تبش بالا و پایین می رفت و دکتر میگفت ممکنه سرخک باشه. باورم نمی شد که دختر کوچولوم با صورت برافروخته از تب جلو چشمای من می نالید و حتی غذا هم نمی خورد بدتر اینکه تو این اوضاع مسافرت کاری یک روزه باباش یک هفته ای شده بود بهر حال عصر روز تولدش بعد از چند روز خیلی خیلی سخت کمی حالش بهتر شد . منم به جای جشن مقداری از هزینه تولدشو به نیت سلامتی آوینا ب...
18 آبان 1391

14 ماهگيت مبارك

گل نازم 14 ماهگيت مبارك آويناي عزيزم: 14 ماه شد كه تو در كنارمي و از بودن با تو ، شيرين زبانيت ، بازي و شيطنتهايت لذتي سرشار نصيبم مي شود كه با هيچ چيز در اين دنيا برابري نمي كند . عكس شيرين كاريهاي امروز عروسكم الهي مامان فداي اين خنده و تواضع و صورت ماهت بشه كه با شال ماماني سرگرم شدي خدايا شكر دخترم بزرگ شده و ميخواد خودش غذا بخوره مثل اين كشك خوردن بامزه    اينم عصرونه خوشمزه   تو عزيز دل ماماني هستي ، عاشقتم بهترينم ...
18 آبان 1391

15 ماهگيت مبارك عزيزترينم

عزيزم 15 ماهگيت مبارك امروز عروسك ماماني وارد 16 ماهگي شد ديروز واسه چكاب 15 ماهگي رفتيم بهداشت با وجود اينكه صورت نازنينت كوچولو و لاغر شده اما خداروشكر خانمه گفت همه چيز عاليه . ديروز خيلي شيطنت كردي مثلاتصميم گرفتي كتاب بخوني اونم اينهمه!!!!!!!! اينجا هم طبق معمول كفش ماماني و پوشيدي و بعد از راه رفتن طولاني حسابي خسته شدي فداي دخمل 15 ماهه خودم بشم ...
18 آبان 1391