راه رفتن آوينا
ده ماه و 7روزگي آويناي عزيزم واسمون روزي خاطره انگيز شد چرا كه بعد از مدتها تلاش بالاخره تونست با تعادل بيشتري بايسته و يكي دو قدم راه بره . من و بابايي حسابي هيجان زده شده بوديم. راه رفتن دخترم هر روز بهتر از قبل مي شه و زمين خوردناش كمتر.
خدايا كاري كن كه همه اونايي كه دوست دارن اين لحظات قشنگ نصيبشون بشه . خدايا شكرت كه اجازه مي دي اين لحظات زيبا و اين روزهاي با شكوه و ببينم . دلم مي خواد فرياد بزنم و به همه بگم دختر كوچولوم داره بزرگ ميشه .....
تقريبا هر روز ميريم پارك و تو چمنا حسابي پياده روي مي كنه خيلي دوست داره .ديگه اصلا حاضر نيست بغل بشه يا سوار ماشينش كنيم فقط مي خواد راه بره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی