بوسه آوينا
اخيرا دختر كوچولوي نازم علاقه و محبتي بي نظير نثارم مي كنه تا به من بفهمونه كه خوشبخت ترين مادر دنيام
اوايل كه بوسيدنو ياد گرفته بود لباشو به صورتم ميزد يا دستشو اول به لبش و بعد به لب من مي زد يعني بوسه. اما از 15 ماهگي بوسيدناي واقعي و از روي علاقه رو ياد گرفته .از دور لب كوچولو شو غنچه مي كنه و صورتمو مي بوسه و موقع خداحافظي هم با دستش بوسه مي فرسته
وقتايي كه مي خواد ابراز علاقه و دلتنگي كنه محكم بغلم مي كنه اول بوس و بعدم سرشو رو شونم مي ذاره و با دستاي كوچولوش به كمرم مي زنه يعني دلم تنگ شده.
دخملم خوب مي دونه كه وقت شيطنت هم بوسه راه حل خوبيه وقتي مي خواد كاري انجام بده يا دست به چيزي بزنه كه اجازه ش نمي ديم از دور لباشو مثل ماهي ميكنه شروع به بوسيدن فرد موردنظر مي كنه اجازه شيطنتش رو بگيره.
جان مادر
وقتي با چشمهاي زيبايت نگاهم مي كني وقتي دستهاي كوچكت را روي صورتم مي كشي، با لبان صورتي رنگت بوسه هديه ام مي دهي و با زبان شيرينت مامان صدايم ميزني.......مي شوي تمام دنياي من ، فراموش مي كنم هر چيز بدي را و شادي تمام وجودم را فرا مي گيرد
جان و دل و قلبم به فداي تو و اينهمه كارهاي دلكش تو..........