10 ماهگی آوینا خانم
شیطنتهای دختر عزیزیم با شروع ده ماهگی بیشتر شده.این روزا دیگه خوابش کمتر شده و مدام در حال تحرکه ،منم پا به پاش میگردم تا صدمه ای نبینه. آوینا عاشق حمام و آب بازیه و تمام وقت آماده حمام رفتنه. دخترم روزا به مامانی خیلی کمک می کنه ، در کابینت و کشوها رو باز می کنه تمام وسایلو بیرون میریزه و بازی می کنه البته گاهی هم با دستای کوچولوش اونا رو می شکنه.
خدایا شکر. دخترم داره روز به روز بزرگتر می شه آوینا خانم تو ده ماهگی بلند می شه و بدون کمک می ایسته و با هر حرکت جدید من عاشقترم و شادتر و روزی هزاران بار خداوند مهربونو شکر می کنم که ما رو لایق این توجه خاص دونسته.
پایان ده ماهگی عسل مامانی همزمان با اومدن مادربزرگش از مکه بود.آوینا حسابی با بچه ها سرگرم و خوشحال بود.اینم عکس زیبای دخترم با دختر و پسر عموها
روژان ، امیرعباس ، علیرضا و آوینای عزیزم