بازم شيرين زبوني
طوطي زيباي من تقريبا تمام كلماتو بلده و هر چي مي شنوه تكرار ميكنه جملاتشم پيشرفت كرده و فراتر از دو كلمه شده منم واسه شنيدن تك تك كلماتش هيجان دارم و هر چه بيشتر مي شنوم باز مشتاقترم
ديروز آوينا يكباره با اخم گفت اوشنش كو ، اوشن گفتم چي ماماني دوباره با همون لحن گفت تي ايزيون منظورش اين بود كه تلويزيونو روشن كن از ذوق اينقدر چلوندمش كه صداش بلند شد بعدم خوابيد و تلويزيون نگاه كرد
اخيرا اين عروسكه كه ميگه كدوم شبكه رو نگاه كنيم اگه خوشش نياد سريع اعتراض مي كنه فقط 3تا انتخاب داريم ميگه په ژن تون (persian toon ) ، كودك ، اوهنگ (آهنگ ) البته عاشق تبليغاته و اجازه ميده ببينيم
دخترم از صداي اذان و آهنگهاي غمگين ناراحت ميشه و ميترسه و اگه تنها باشه جيغ و گريه شروع ميشه ميگه : آقاهه اژون ، بابا اماز خون ( آقاهه اذون ميگه ، بابا نماز بخونه )
بهش ميگم اسمت چيه : آنينا
اسم مامان چيه : ايدا( ليلا)
اسم بابا چيه : اميد
شعر مورد علاقه اينروزاش
يه دختر دارم : شا نداده
صورتي داره : ما نداده و......
دخترم از چند ماه قبل بلد بود كه بگه يا علي اما تازگيا با علم از اين كلمه استفاده ميكنه و وقتي مي خواد بلند شه يا چيزي رو بلند كنه ميگه آ ادي يعني يا علي ( عزيزم امام علي همراه و نگهدار تو باشد)
عزيز ماماني چند روزيه سلام مي كنه سرشو تكون ميده و با لحن شيريني مي گه سه آم يعني سلام البته هر وقت و به هر كي كه خودش بخواد سلام مي كنه بيشتر از همه به ماماني كه با هر بار گفتن بوسه بارونش م كنم
شيرين بيانم لحظه به لحظه روحم تازه مي شود از آواي خوش صدايت
دوستت دارم..........