دختر شيرين و خوردني ماماني
كمي از شيرين زبوني عروسكم
ميره تو اتاق صداش ميزنم آوينا ميگه جونم ژانم و منم
وقتي يه كاري انجام ميده كه عصباني ميشم ميگه : نااحت اشو عزيزم
ميخواد به چاقو دست بزنه نيم نگاهي به من ميكنه و مي گه :
چاقو خطركاكه ، دستمو ايبوره ، خوني مياد ، ني ني يا خوب دست نميژنن ، منم دست اميزنم
وقتي كار خطرناكي ميكنه يا بدون اجازه به چيزي دست ميزنه بهش ميگم يه ني ني خوب اينكارو نميكنه آوينا هم آخرتمام جملاتش همينو مي گه
ميره سراغ كيف بابايي و واسه اينكه چيزي نگيم با يه حالت خاص چشماشو بهم ميزنه و ميگه اجازه بدي ؟ (يعني اجازه ميدي). بعدم با همون حالت ادامه ميده : دست اميزنم فقط ايگاشون اوكنم من و بابايي هم با ديدن اين قيافه خوردنيش ناچار به تسليم هستيم
برس مياره ميگه : ماماني بيا اشين ، موهاتو دودست كنم ، خوشگل بشي ، عزيزمه خوش پيپ بشي (آخه تو كدوم آرايشگا اينقدر يكي و تحويل ميگيرن !!!!!!!)
يه كارو كه نميتونه انجام بده با ناراحتي مي گه : من نيتونم مامانيه كوبكم كن
مي برمش تو محوطه با بچه ها بازي مي كنه بعد مياد پيشم : ماماني خسته شدم ، بريم خونمون ، فك كنم پژن تون باب اسپنچي داره
گوشي برميداره ميگه : الو سدام ، بابا جوني حادت كوبه ، واسه آنينا خوشگه دنت ، تيك ، آب بيوه ، بستي اگير ، همه چي اگير
داخل توالت : توادت تثيفه ، هيچي دست ازنيا ، مامانيه ناداحت ميشه ، بابا دعبا مي كنه ني ني يا خوب دست نميژنن ، منم دست اميزنم
صداي در مياد با خوشحالي ميگه : فك كنم بابا جوني باشه
بازم شيطنت (آب بازي خونه مامان مهتاب)
رونمايي از يكي ديگه از اسباب بازيهاش كه مورد استقبال قرار گرفت
بازم رونمايي . اينبار از دوربين اسباب بازي دوران كودكي بابا كه از دوران نامزدي نگهش داشتم واسه اينروزا آوينا هم خيلي دوسش داره
جورچين جديد دخترم كه بيشتر وقتشو مشغول بازي و تعريف با اونه . ميگه : لباس خوشگل واسه آقا پسره ، اين گمزه (قرمزه) واسه دختره
هر نفسم فداي تو عزيزترينم