آويناآوينا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

آوينا عشق مامان و بابا

تقويم آوينا

عزيزترينم تو تنها بهانه ورق خوردن هر برگ از تقويم زندگيم هستي تا تمام روزها و لحظاتم به عشقت رنگين و رويايي شوند دوستت دارم تقويم دخترم كه عيد امسال خونمونو زيباتر كرده بود   و اينم اولين كارت پستال وبلاگي دخترم كه از آرشيدا كوچولوي عزيزم عيدي گرفته ...
21 فروردين 1392

تعطيلات نوروزي دخترم

اين دومين ساليه كه عطر خوش بهارو با تو تجربه ميكنم زيباتر و دل انگيز تر از هميشه موقع سال تحويل درست مثل سال قبل چشماي قشنگت تو خواب ناز بودن و دلم نيومد بيدارت كنم   پاسال عید آوینا رو با این لباس واسه اولین بار بردم آتلیه دوست داشتم امسال هم با همون لباس که دیگه واسش خیلی کوچولو شده با هفت سینش عکس بگیره چند ساعت بعد از تحویل سال به دعوت عموی بابایی راهی سفر یک روزه بوشهر شدیم تا دخترم واسه اولین بار دریا رو ببینه خیلی خوشش اومده بود و از دیدن این همه آب به وجد اومده بود اما متاسفانه چون هوا مساعد نبود و آوینا هم سرفه می کرد زیاد نموندیم و نتونست آب بازی کنه یا سوار قایق بشه ولی تو پارک ساحلی حسابی بازی...
20 فروردين 1392

20ماهگيت مبارك

٢٠ ماه از بودنت و 20 ماه از عاشقي كردنم باتو گذشت به همين زودي...... امروز در اولين هفدهم سال نو ، در اين روز دل انگيز باراني  بيست ماهه شدي نازنينم تو بيست ترين و غني ترين نعمتي هستي كه از خداوند مهربان هديه گرفته ام 20 ماهگيت مبارك شيرينم اولين عكس بعد از اولين حمام سال جديد دخترم و اولين كلاه بهاره كه از كنارتخته خريديم   بازي و كار مورد علاقه دخترم در تعطيلات نوروز كه تمام لباساشو پهن ميكنه رو بالش و كنارشون ميشينه tv نگاه ميكنه و آخرشم سرشو رو لباسا ميذاره و ميخوابه گلم ياد گرفته كه بگه "نه" اونم با قاطعيت. اينجا هم مشغول استراحته  ميخواستم لباس...
17 فروردين 1392

سال نو مبارك

بهارم ، دخترم ، نوروز آمد تبسم بر رخ مردم كند گل تماشا كن تبسم هاي او را تبسم كن ، كه خود را گم كند گل! براي من بهار يعني تو دومين نوروز زندگيت مبارك گل من ...
8 فروردين 1392

آخرین پست 91

در آخرین ساعات سال ٩١ هستیم و انتظار زیبای بهار رو به پایان است به خوبی میتوان رنگ و بوی عید را حس کرد من هم مثل همه در حالیکه بی تاب روزهای دل انگیز بهارم ، دلتنگ تمام لحظه هایی هستم که با تو گذشت و تا ابد بکر و به یادماندنی خواهند بود دلتنگ اولین باری که در آغوشت گرفتم .......... اولین باری که نشستی و با خنده دست زدی، روزی که اولین قدمهای کوچکت را در این دنیا برداشتی و روزی که مرا به عرش بردی و با زبان شیرین و کودکانه ات گفتی "مامان" راستی که چقدر دلم تنگ شده برای تک تک لحظات و میترسم از روزی که اینقدر بزرگ و خانم شوی که دلتنگ در آغوش کشیدنت ، بوییدن و بوسیدنت شوم ..... امسال حتی خونه تکونی واسه من مفهوم دیگه ای د...
30 اسفند 1391

دعوت به مسابقه

از طرف مريم جون مامان مهتاب كوچولوي عزيزم به اين مسابقه دعوت شدم اولين باري كه با ني ني وبلاگ آشنا شدم باردار بودم و دنبال معاني اسم آوينا مي گشتم تا از انتخابم مطمئن بشم از محيطش خوشم اومد چون همه از يك حس مشترك مي گفتن از حس مادرانه لبريز از صداقت و دنياي پاك و معصومانه بچه ها . همراه خاطرات و تجربيات دوستان نازنينم بودم تا بالاخره همزمان با 9 ماهگي آوينا استارت وبلاگش زده شد و امروز خوشحالم از اينكه دخترم سهمي در اين خانه گرم و صميمي دارد و جايي براي جاودانه شدن خاطراتش حالا دوستاني داريم كه شايد خيلي دور يا نزديك باشند اما مهربان هستند و همگام ، آرزويم ديدن سلامتي و شادي اشان است و به همين نيت گاه به كلبه خاط...
18 اسفند 1391

19 ماهگيت مبارك

اين ماه اينقدر مشغول بودم كه متوجه گذر زمان نشدم اوايل ماه كه درگير واكسن 1.5 سالگيت بودم كه خداروشكر با وجود استرس و نگراني من به خير گذشت و بعد از دو روز خوب شدي بعد هم شروع ترم و كلاسهاي ماماني. باورم نميشه به همين زودي هفدهم رسيده و تو 19 ماهه شدي يعني 1 سال و 7 ماهه مباركت باشد زيباروي من   دختر نازنينم 19 ماهگيت مبارك دخترم در حين خونه تكوني كلاهشو پيدا كرده و با شوق فراوان ميگه توددت مبااكه فرشته خندانم هيچ چيز گرانبهاتر از ديدن شادي و شنيدن صداي خنده هايت نيست...... بخند تا بمانم با تمام وجود عاشقتممممممم ...
18 اسفند 1391

بازم شيرين زبوني

طوطي زيباي من تقريبا تمام كلماتو بلده و هر چي مي شنوه تكرار ميكنه جملاتشم پيشرفت كرده و فراتر از دو كلمه شده منم واسه شنيدن تك تك كلماتش هيجان دارم و هر چه بيشتر مي شنوم باز مشتاقترم ديروز آوينا يكباره با اخم گفت اوشنش كو ، اوشن گفتم چي ماماني دوباره با همون لحن گفت تي ايزيون منظورش اين بود كه تلويزيونو روشن كن از ذوق اينقدر چلوندمش كه صداش بلند شد بعدم خوابيد و تلويزيون نگاه كرد اخيرا اين عروسكه كه ميگه كدوم شبكه رو نگاه كنيم اگه خوشش نياد سريع اعتراض مي كنه فقط 3تا انتخاب داريم ميگه په ژن تون (persian toon ) ، كودك ، اوهنگ (آهنگ ) البته عاشق تبليغاته و اجازه ميده ببينيم دخترم از صداي اذان و آهنگهاي غ...
16 اسفند 1391

سفر به اصفهان

تعطیلات هفته قبل سفري كوتاه به اصفهان داشتيم كه بخاطر عروسي يكي از فاميلاي بابا بود البته قصد گردش داشتيم ولي آوينا خانم همكاري نكرد زياد حالش خوب نبود انگار آب و هواي اصفهان اذيتش مي كرد منم كه با كوچكترين تب و سرفه آوينا حالم بد ميشه تصميم گرفتم هر چه زودتر برگردم جالب اينكه به شهر رضا كه رسيديم آوينا تغيير كرد و بهتر شد . دخترم كه اجازه نداد تو جشن عكسي بگيريم چون بيشترش خواب بود و بعدشم چسبيده بود به ماماني اما توي راه چندتا عكس بامزه گرفتم عروسكم نسبت به سفر قبل خيلي خانم تر شده و تصميم گرفته كمربندشو ببنده البته واسه دو دقيقه به شهر رضا كه رسيديم هوا خوب بود و آوينارو برديم پارك تا با بچه ها بازي كنه  &nb...
7 اسفند 1391

هجده ماهگيت مبارك

آرام جانم ماهگیت مبارك هجده ماه از حضور زيبايت در زندگيم گذشت و امروز تو يك دختر 18ماهه هستي ، عزيز 1 سال و نيمه مني حس عجيبي به اين روز داشتم و خيلي وقت بود كه در انتظارش بودم  به همين زودي گذشت و با هر روزش تو بزرگتر ، فهيم تر ، شيرين تر و دوست داشتني تر شده اي و من عاشق تر...... خدا تو رو  آفريد كه من تنها نمونم كه اسم تو شب و روز بشه ورد زبونم ...
19 بهمن 1391